چون که افتاده به دل یک نکته
گفتم این نکته عیان باید گفت
شرح این قصه که آمد مولا
و شکست کعبه عیان باید گفت
کیست آن یاور و یار خاتم
ختم این قصه عیان باید گفت
ناله ها زد ولی اما در چاه
...
هشدار؟...برچسب : نویسنده : avesal1391e بازدید : 30
برچسب : نویسنده : avesal1391e بازدید : 35
برچسب : نویسنده : avesal1391e بازدید : 51
کجایی ؟
این همه بی خبری
سهم من از نام تو شد تو کجایی ؟
که به سر منزل آن عهد نیایی ؟
تو چرا این همه بد عهد و وفایی ؟
تو چرا این همه در شیوه عاشق کشی ات سخت نمایی؟
تو چرا این همه در سنگدلی شهره آفاق خدایی ؟
هشدار؟...برچسب : نویسنده : avesal1391e بازدید : 85
من زتنهایی خود نالان و تو ز بد عهدی من گریانی من ز بی مهری تو گریان و تو ز بد خلقی من نالانی هشدار؟...
برچسب : نویسنده : avesal1391e بازدید : 94
برچسب : نویسنده : avesal1391e بازدید : 92
لا به لای خاطرات گذشته در یک پارک خاطری باز خاطرم آزرد معشوق در هوای خود مغرور دل پاک مرا زخود آزرد هشدار؟...
برچسب : نویسنده : avesal1391e بازدید : 56
حيرانم
چرا حيران ؟
چرا چون مرغ سرگردان ؟
چرا من اين قدر در بي قراري هاي خود ويران ؟
چرا چون طفل دور از مادرم گريان ؟
چرا من اين همه مدهوش و سرگردان ؟
چرا ؟ اين پرسشي باشد كه دارد جان و تن لرزان ؟
خداوندا چه تقديري است كه كرده خلق را نالان ؟
سكوتت مي دهد تسكين و دردت مي كند درمان ؟
خداوندا به يكتايي تو سوگند دلم روشن سرم حيران ؟
هشدار؟...برچسب : نویسنده : avesal1391e بازدید : 102
دختر زشت سلام
رفتي و هيچ خبر نيست مرا از حالت
اين چه كاري است كه هر روز كني با جانت
من در اين سوي جهان و تو در آن سوي جهان
نگرانم به خدا ، من ، ز چنين رفتارت
مكن اين بازي احساسي نا زيبا را
جرم من چيست كه گرديده ام از دل يارت
نيست گر دختر زيبارو و سر حال مرا
به خدا راضيم امروز به زشتي هايت
مكن اين جور* كه از بي خبري خسته شدم
يادي آخر بكن از اين پدر بيمارت
* جور : ستم
هشدار؟...برچسب : نویسنده : avesal1391e بازدید : 132